قدس آنلاین: اهمیت ولایت در کلام امام رضا(ع) به زیبایی دیده میشود. امام رضا(ع) در مسیر حرکت به سمت مرو، به نیشابور رسیدند و مورد استقبال بینظیر مردم آن دیار قرار گرفتند. در جمع آنها فرمودند: پدرم موسی بن جعفر(ع) از پدرش و او نیز از پدر و جدش رسول خدا(ص) نقل کردند که خداوند متعال فرموده است: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی، کلمه لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ دژ و قلعه محکم من است، هر کس در آن داخل شود، از عذاب من در امان است»، سپس زمانی که قافله راه افتاد ایشان فرمود: «بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا، با شرایطی که من یکی از آن شرایطم». این حدیث به سلسله الذهب سندی از طلا معروف است. همچنین، چون در کتابهای روایی شیعه و اهل سنت با اسناد فراوان نقل شده، مورد اطمینان است.
در این روایت امام رضا(ع) به زیبایی مسئله توحید و ایمان به خداوند متعال و سعادتمند بودن در آخرت را معطوف بر خود و پذیرش مسئله امامت میکنند. یعنی حتی توحید بدون داشتن ولایت و امامت سعادت انسان را تأمین نخواهد کرد؛ چرا که همه چیز از مسیر امام و حجت خدا میگذرد. به عبارت دیگر حتی «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ» گفتن و بندگی خدا نیز بدون داشتن امام و ولی خدا امکانپذیر نیست.
این روایت در واقع تفسیر روایت نبوی است. پیامبر اکرم(ص) فرمود هر که امام خویش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است، یعنی مرگ او به مانند مرگ یک مشرک است، به بیانی دیگر یعنی اسلام او برایش سودی ندارد. در اینجا نیز امام رضا(ع) میفرمایند: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ» زمانی ارزشمند و کارساز است که انسان را از عذاب الهی نجات دهد و همراه با امامت و ولایت باشد.
خداوند متعال برای امتحان انسانها، برخی انسانهای دیگر را برگزیده و حجتهای خود را بین مردم قرار داده و به بقیه مردم امر میکند که از آنان اطاعت کنند. مانند همان دستوری که به ابلیس داد که بر حضرت آدم سجده کند و او به علت غرور و تکبری که داشت از سجده امتناع کرد. اینجا نیز خداوند متعال به دیگر انسانها دستور داده است که از اولیای او تبعیت کنند و برخی به علت غرور و تکبری که داشتند، این دستور الهی را کنار گذاشتند. امام رضا(ع) در حدیثی میفرماید مسئله توحید و بندگی خداوند متعال به پذیرش ولایت بستگی دارد. یعنی خدا از انسان نمازی را میپذیرد که از مسیر ولایت گذشته باشد، روزهای از انسان را میپذیرد که از مسیر ولایت به ما رسیده باشد، نه از مسیرهای دیگر. انسانها و مسیرهای دیگر ولو اینکه سخن حق را بگویند قابل قبول نیستند، زیرا آنها در راهی نیستند که خدا دستور داده است.
اطاعت از خداوند متعال و مسئله توحید و بندگی خدا به پذیرش امامت و ولایت اولیای او بستگی دارد. از این روست که شیعه امامت را جزو اصول میداند نه فروع، چون اساس توحید و اساس ایمان بر آن متوقف است.
نظر شما